سردار شهید حسین ابوالحسنی

شهید حسین ابوالحسنی در سال 1339 در شهرستان زرین شهر اصفهان در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود.

دوران ابتدایی را در محل سکونت خویش گذراند.14ساله بود که پدر خود را از دست داده و مجبور شد که مخارج مادر و سه خواهر خود را تقبل کند به همین دلیل به کارگری مشغول شد و زندگی سختی را گذرانددر سال 57 در همه عرصه های انقلاب حضور فعالی در شهرستان خویش داشت و وارد بسیج و سپاه پاسدارن شد. در سال 1360 قصد ازدواج کرد و متاهل شد حاصل ازدواج ایشان دو پسر و یک دختر می باشد.

سپس بعد از ازدواج در صنایع دفاع مشغول به کار شدند و از طریق بسیج سالهای زیادی را در جبهه گذراند و زحمت های بسیاری برای این انقلاب کشید از جمله مسوولیت های ایشان معاونت اطلاعات عملیات تیپ 91 بقیه الله می باشد. سرانجام در اردیبهشت سال 1367  در عملیات پدافندی در جزیره مجنون به فیض شهادت نایل گردید. و به معشوق ابدی و دوستان شهیدیش پیوست.هم اکنون قبر مطهر ایشان در گلستان شهدای زرین شهر می باشد.

روح بلندشان شاد و یادشان گرامی

حمد و ثنا خداوند جلت عظمته را سزاست که مارا از خاک افریدو پیامبران و ائمه اطهار که از بهترین نعمت هایش است برای رسیدن به کمال طلایه دار راهمان نمود و با درود و سلام بر ولی عصر و نایب بر حقش رهبر کبیر انقلاب…

خدایا تو شاهدی که روزگاری سرزمین ما در تاریکی ظلم و بیداد و ستم سینه خویش گسترانیده و کلیه خزائنش مخصوصا فرهنگ و نسل جوان به زیر چکمه های فرهنگ غرب و شرق و خود فراموشی اریا مهری کوبیده و له میشد و در دست یغمابه باد خاموشی سپرده می شد. تااینکه خورشید ولایت از مغرب طلوع نمود وچون ظلمت و جهل بیداد توان مقابله با این نور الهی را نداشت سراسیمه رو به هزیمت نهاد. رهبر عزیز و جان شیرینمان امد و قامت جوانان و پیران این اب و خاک را راست نمود و کمرشان را بست و در دریای زلال ولایت شست  و شویشان داد و غبار سر گردانی را از انها بر گرفتو از روح الهی خویش شجاعت و بیداری در انها دمید.

باطل رخت بر بست و حق و تلاش و کوشش جان تازه گرفت؛نیرو های الهی در کلیه جوانب مشغول عمل و سازندگی شدند و به گرگهایی که بخاطر اسلامی بودن این امت چنگ و دندان نشان می دادندجواب سخت دادند که در این طریق بعضی شهید و بعضی منتظرند در این اثناء انان که بر دیو نفس خویش مسلط شده و بر دیدگان خویشتن عینک بدبینی و شک و سوء ظن زده بودند دریای زلال و پاک ولایت را تیره و گل الود پنداشتند و بفکر باطل خویش قصد ماهی گرفتن از این اب را داشتند.

نقل از فرزند شهید:وقتی پدرم از جبهه امده بود میهمان داشتیم و میهمانها به دیدار پدرم امده بودند من روی دوش پدرم بودم و بازی می کردم مادرم گفت :بیا پایین مهدی جان از روی دوش پدرت ولی پدرم گفت بچه است بزار بازی کند.

-شهید به عنوان هنر پیشه در در چند فیلم انقلابی مانند :جان بر کف-عاشورا و غروب خونین بازی کرده و در رشته جودو دارای گواهینامه از سازمان تربیت بدنی می باشد.