سردار شهید محمد علی شاهمرادی

سردار شهید محمد علی شاهمرادی
نام پدر : علی مراد
تاریخ تولد : 1338/01/15
محل تولد : ورنامخواست
تاریخ شهادت: 1365/10/20
سن : 27سال
وضعیت تاهل : مجرد
محل شهادت:شلمچه
عملیات: کربلای5
نحوه شهادت: اصابت ترکش
شغل: پاسدار
رده اعزام کننده :سپاه
یگان خدمتی: تیپ 44قمر بنی هاشم(ع)
آخرین مسئولیت شهید : معاون تیپ و مسوول طرح عملیات
محل خاکسپاری : ورنامخواست
شهید محمدعلی شاهمرادی در سال ۱۳۳۸ در شهر ورنامخواست در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. خانواده وی از عشایر بودند و به تبع آن روحیه سلحشوری و شجاعت در وجودش موج می زد. کارهای شجاعانه او باعث شده بود که مورد علاقه همه قرار گیرد. به ورزش علاقهمند بود، در دوران انقلاب محمدعلی به اتفاق دوستانش مبارزه را با نوشتن شعار بر دیوارها و پخش اعلامیه های حضرت امام آغاز کرد و پس از پیروزی انقلاب و تشکیل سپاه پاسداران به عضویت سپاه زرینشهر درآمد و به کردستان برای جنگ با منافقین اعزام شد با شروع جنگ تحمیلی در آغاز سال ۱۳۶۰ به جبهههای جنوب اعزام شد و به دارخوین رفت و در عملیات فرمانده کل قوا شرکت نمود که در همین عملیات مجروح شد و رشادتهای او موجب شد که مسئولیتهای متعددی به او واگذار گردد در عملیات فتح المبین فرمانده گردان بود و در عملیات بیتالمقدس فرماندهی یکی از گردان های عملیاتی را به عهده داشت بار دیگر در این عملیات مجروح شد پس از تشکیل تیپ مستقل ۴۴ قمر بنی هاشم به عنوان مسئول طرح و عملیات و سپس از طرف فرماندهی کل سپاه، به قائممقامی تیپ قمر بنی هاشم منصوب گردید وی در عملیات های والفجرمقدماتی، والفجر ۴، والفجر ۸، خیبر، بدر و کربلای ۵ حضور داشت و حماسه های فراوان خلق کرد تا آن که در عملیات کربلای ۵ منطقه شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر شربت شهادت را نوشید و به جمع یاران شهیدش پیوست. هم اکنون قبر مطهر این شهید در شهر ورنامخواست واقع می باشد.
شادی روح شهید صلوات.
فرازهایی از وصیت نامه شهید :
1- افراد جامعه : مراقب خود وجامعه خود و وظیفه و تعهد خود باشید ، تا حماسه تان را از ذهن شما بیرون نکنند ، روح قدرتمندتان را از شما نگیرند ، ما پاسداران اسلام ، به خاطر اسلام و دفاع از آن زیر تانک و خمپاره رفتیم و توهین ها شنیدیم ، بی حرمتی ها دیدیم ، در بند خصم افتادیم ، تا اسلام از بندها آزاد شود و تن به مرگ سپردیم تا اسلام زندگی را از سر گیرد .
2 – شما جوانان بکوشید در آغوش اسلام زندگی کنید ، از اتلاف عمر در حاشیه ها و از پروردن خیالات خام در سرها بپرهیزید ، جوانان حسین (ع) را دیدید برای حفظ اسلام دست از جان شستند ، برای حیات اسلام خود را در کام مرگ افکندند و تشنه جان دادند.
3- برادر وخواهر معلم به دانش آموزان بیاموز رمز حیات هر ملت هراس نداشتن از مرگ است ، ملتی که از مرگ نمی ترسد همیشه زنده است ، مردمی که زندگی نکبت بار را بر مرگ شرافتمندانه ترجیح می دهند همیشه مرده اند .
4- شما ای متعهدان و روشنفکران ما خون خویش را نثار اسلام کردیم تا خون شما رنگ گیرد .ما تاریکی و دشواری را برای خود پذیرفتیم ،تا راه شما روشن باشد. ما جان خود را چون جرقه ای در این فضا قرار دادیم تا آسمان شما مهتابی گردد و اینک اگر از این پس تباهی پدید آمد باید بر شما افسوس خورد و اگر ستم کردند بر شما باید گریست . مراقب خود ،جامعه خود ، و وظیفه و تعهد خود باشید تا حماسه تان را از ذهن شما بیرون نکنند روح قدرتمندتان را از شما نگیرند ما پاسداران اسلام بخاطر اسلام و دفاع از آن زیر تانک و خمپاره رفتیم و توهین ها شنیدیم ، بی حرمتی ها دیدیم ، در بند خصم افتادیم تا اسلام از بندها آزاد شود.
5- شما مادرو خواهران گرامی : زنان و همسران امامان خود را ببنید ،که چگونه در راه رسیدن به هدف ،آنها را تشویق کردند ، چه بسیار از آنان که در رفتن به میدان آنها را تشویق و تشجیع کردند .چه بسیار مادران که خود کفن بر تن فرزندان خود پوشیدند و دیدید که آنها هرگز راه آنها را سد نکردند .
6- ای پدرپیر : ای آنها که آبروی اسلام و ذخایر اسلامید ، حبیب ابن مظاهر و مسلم بن عوسجه ها را ببنید که چگونه هدفداری کردند و در راه انجام وظیفه سر وجان باختند .
دستنوشته