پدر شهید:
_بعضی اوقات او حرفهایی می زد که تا آن زمان هرگز نشنیده بودم بیش از سن و سال خودش می دانست و عجیب اینکه هیچگونه ریا و تکبری نداشت. اگر کسی نیاز به کمک و استعانت داشت بدون عذر و بهانهای به یاری اش می شتافت در کارهای خانه و بیرون از خانه مخصوصاً در مزرعه و کشاورزی به من کمک می کرد.