شهید فریدون محمدی

شهید فریدون محمدی
نام پدر : رضا
تاریخ تولد 1341/01/09
محل تولد : روستای بداغ آباد
تاریخ شهادت: 1365/10/30
سن : 24سال
وضعیت تاهل : متأهل
محل شهادت: شلمچه
عملیات: کربلای5
نحوه شهادت: اصابت ترکش
شغل: پاسدار
رده اعزام کننده :سپاه
یگان خدمتی: تیپ 44قمر بنی هاشم
آخرین مسئولیت شهید : فرمانده گروهان
محل خاکسپاری : روستای بداغ آباد
شهید فریدون محمدی در روستای بداغ آباد در سال ۱۳۴۱ دیده به جهان گشود. این شهید علاقه بسیاری به تحصیل و تعلیم داشت و تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه ادامه داد و با شروع انقلاب فعالیت چشمگیری داشت و زحمات بسیاری کشید. با پیروزی انقلاب به منطقه کردستان اعزام شد و دلاوری بسیار کرد، در زمان جنگ تحمیلی هم به جبهه رفت و کارنامه درخشانی از خود به جای گذاشت و در نهایت در عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه پس از اصابت ترکش به به این شهید و قطع شدن پای وی، شربت شهادت را نوشید و هم اکنون مزار ایشان در روستای بداغ آباد می باشد.
شادی روح شهید صلوات.
آن
گروه با فضيلتند كه حق و حقيقتند و هر كس جز حق باشد و راه ديگرى بپيمايد نابود
شدنى است زندگانى خواب گرانى است كه خود پرستان نسبت به آن عشق مى ورزند ، راز
نهائى روح انسانى را در پرده تاريك شاديها و اندوه ها پشت سر هم مى پوشاند بيائيم
و اين شاديها و اندوههاى زودگذر را ازدامان روح خود پاك كنيم و بالاتر برويم تا
كجا ؟ تا آنجا كه به همسايگى موجود برتر برسيم آن موجود برترين كه انديشههاى روح
بشرى را مبهوت ساخته است ، در اين دنيا سازمانها و ارگانهاى بين المللى دم از
آزادى و دادگرى مى زنند اما چه دادگرى واقعا اين دادگرى پريان را به گريه وا مى
دارد و مردگان پوسيده را در زير خاك مىخنداند زيرا زندان ومرگ را براى
جنايتكارانى مقرركرده اند كه ناتوانند و عظمت و افتخار متعلق به نيرومندانى است
قدرت رهائى از چنگال حق و واقعيتهاى انسانى را دارا هستندناتوانى كه برگ گلى را
بربايد مورد توبيخ است و پست شمرده مى شود اما نيرومندى كه همه مزرعه را و گلستان
را مىدزدد و نابود مىكند قهرمان خوانده مى شود و قاتلان و دزدان روح بشر به حال
خود رها شده اند و به كار خود ادامه مى دهند پس چه بايد كرد ؟ آيا بايد دست روى
دست گذاشت و نشست آيا ما مسئوليتى نداريم ؟ فرزندان ما و تاريخ درباره ما چگونه قضاوت خواهد كرد ؟ اگر
ما شكست بخوريم مى گويند چون با ابرقدرتها سازش نكردند پس شكست خوردند و اگر پيروز
شويم شايعه مى كنند كه با فلان كشور جنايتكار رابطه داشتند و مثلا از اسرائيل كه
ما اصلا وجودش را قبول نداريم اسلحه خريدند ، اينها همه توطئه است كه ما را تضعيف كنند و نسبت به نظام و
مسئولين بدبين كنند كه به هدف خودشان برسند بنابراين همه اينها را بايد در سيره روش
معصومين (ع) جستجو كرد كه معمار اين روش در هر زمانى ولايت فقيه است كه در زمان ما
اين شاقول تعيين كننده و راهبرنده در دست فرزند رسول خدا امام خمينى است بايد حركت
كرد تا جويبارها يكى شوند وسيلى خروشان را عليه استكبار و ظلم براه انداخت و آنها
را به قعر درياى سياه ظلم خودشان فرستاد بارى پدر و مادرگرامى اميدوارم كه مرا
حلال كنيد زيرا من براى شما آنطور كه بايد انجام وظيفه نكردم و از فرزندان من خوب
نگهدارى كنيد و حتما آنها را در آموختن علم و دانش يارى كنيد كه در تاريكى جهل و
بيسوادى نمانند و هر چه زودتر حقيقت مرگ مرا به آنها بگوئيد ، به آنها بفهانيد كه
پدرتان چون دلسوخته و معتقد به اسلام بود در اين راه جان خود را تقديم حضرت حق كرد
چون عاشق فرزند زهرا بود و حسين را مراد خود مى دانست شما را زهرا و زينب نام
نهادم و دوست دارم كه چون زهرا و زينب بر كفر و نفاق خروش برآوريد و چون آن دو خلق خدائى پيدا كنيد و مروج دين خدا
باشيد و اگر خدا قبول كند مفتخر به اينكه پدرتان سرباز امام بود و كشته راه دوست .