شهید منصور براتی در سال ۱۳۴۱ در مسجد سلیمان دیده به جهان گشود ولی بعد از آن به زرین شهر منتقل شدند و دوران ابتدایی و راهنمایی را در زرین شهر تحصیل کرد. در زمان انقلاب به فعالیتهای انقلابی امثال شعار نویسی و شرکت در راهپیمایی ها مشغول شد و بعد از انقلاب استخدام صنایع فولاد شد و ازدواج کرد. در زمان جنگ تحمیلی چندین بار به جبهه کردستان اعزام شد و بعد از آن در عملیاتهای خیبر والفجر ۸ شرکت کرد و سرانجام در همان عملیات والفجر ۸ در منطقه فاو سال ۱۳۶۵ شربت شهادت را نوشید و به آرزوی خود رسید. هم اکنون مزار این شهید در گلستان شهدای شهر سده از توابع لنجان میباشد.
شادی روح شهید صلوات.
مادر شهید :
هرگاه به مرخصی می آمد قبل از اینکه خستگی اش در برود به دیدن خواهرانش می رفت و به همه آنها سر می زد. آن روز دیواری گلی و قدیمی در حیاط داشتیم، پدرش مقداری از آن را خراب کرده بود. منصور گفت :مادرجان پدر میخواهد این دیوار را تا آخر خراب کند. گفتم: آری پسرم.
گفت: من بعد از دیدن خواهرانم این دیوار را ظرف چند ساعت همراه اش خراب می کنم. گفتم: مبادا به دیوار همسایه لطمه و یا صدمه ای وارد شود. گفت: نگران نباش خلاصه به حرفش عمل کرد و ظرف چند ساعت دیوار را صاف کرد.
دیوار گلی و بزرگی بود. پدرش از سر کار که آمد منصور در خانه نبود. پدرش گفت: این دیوار را چه کسی خراب کرد. گفتم : کارگر گرفتم و آن را خراب کرد. گفت راست بگویید آیا منصور آمد. گفتم درست حدس زدی این دیوار را هم او خراب کرده پدرش خیلی خوشحال شد.