مصطفی توکلی در سال ۱۳۰۰ شمسی در شهرستان زرین شهر در خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی را زیر نظر پدر خود، محمد باقر که کشاورزی با ایمان بود رشد یافت پس از طی دوران سربازی به دنبال یافتن شغل و امرار معاش خانواده راهی آبادان شد و در شرکت نفت آبادان مشغول به کار شد. شهید مصطفی از ابتدا پیگیر سخنرانی های امام بود و پیر و جوان را از مطالب امام آگاه می کرد، وقتی که اعلام کردند، کسی که رساله و سخنرانی و نوار از امام داشته باشد اخراج میشود، آن شهید رساله و نوار های امام را در پشت بام خانه پنهان ساخت و خوشبختانه در بازرسی خانه چیزی پیدا نشد. این شهید پیگیر مسائل انقلاب بود تا اینکه سال ۱۳۵۰ بازنشسته شد و به شهر خود زرین شهر برگشت اما از مسائل انقلاب دور نبود و کم نبودند کسانی که پیرو خط امام بودند. خانه شهید محل رفت و آمد انقلابیان بود و ایشان همراه پسران و دامادهای خود از امام و انقلاب دفاع می کردند. سرانجام در سال ۵۷ مردم انقلابی به خیابان ریخته بودند شهیدمصطفی به همراه پسران خود در راهپیمایی شرکت داشتند که آن شهید هدف گلوله مزدوران شاه قرار گرفت و گلوله بر سر ایشان ثابت کرد و این چنین شربت شهادت را نوشید هم اکنون مزار ایشان در گلستان شهدای زرین شهر واقع می باشد.
شادی روح شهید صلوات.
همسر شهید :
وقتی که من بیمار می شدم مرخصی می گرفت و از من مراقبت می کرد تا حالم خوب بشود او کارهای منزل را خودش به تنهایی انجام میداد و هیچگاه گله و شکایتی نداشت. خیلی صبور و باوقار بود و روزهای جمعه و تعطیل به عیادت بیماران در بیمارستان میرفت و به آنان روحیه می داد. در مراسم فوت همشهریها چه دوست و چه غریبه شرکت میکرد و قرآن میخواند، سرشناس بود چون قاری قرآن هم بود.
او همیشه میگفت عالم بی عمل مثل زنبور بی عسل است ما باید هرچه که میگوییم به آن هم عمل نماییم.