مادرم شمایید ناراحت نباشید و چشم را نگهداری و مواظبت کن و او را بزرگ کن اگر همسرم خواست میتواند ازدواج کند.،شما مانع نشوید.
شما و خانوادهام را به خدا میسپارم، مادرم فرزندم را زینب گونه تربیت کن تا برای جامعه مفید باشد.
خواهر شهید:
موقعی که رحمت الله مجروح شده بود و برای ملاقات رفته بودیم از اتاقش بیرون آمد و از ما استقبال کرد و به من گفت خواهرم موهایم را شانه بزن، چون دستانش مجروح بود. به او گفتم برادر دیگر به جبهه نرو. او گفت تو هم مثل بقیه این حرفها را میزنید و ناراحت شد.