شهید بیگی در آخرین دیدار خود با خانواده :
پدر جان هر کس باید در این برهه از زمان به سوی جبهه ها بشتابد و وظیفه خود را انجام دهد و من بنا به وظیفه و مسئولیتی که احساس می کنم به جبهه می روم و اگر در این مسیر به شهادت رسیدم شما ناراحت نباشید و اگر قرار باشد همه روزی از دنیا برویم چه بهتر است که با شهادت به سرای دیگر کوچ کنیم و از شما می خواهم که در شهادت من صبر نمایید و جبهه را کمک مالی و جانی نمایید.
مادر شهید:
شبها با دوستانش برای شعار نوشتن از خانه بیرون می رفت تا کم کم وارد بسیج شده از وقتی وارد بسیج شد خیلی مذهبی و مومن شد نماز شب میخواند، روزه مستحبی میگرفت، و خیلی فعالیت میکرد، خیلی هم فکر فقرا بود دوست داشت موذن ب محل باشد و بالاخره چند سال بود که اذان گوی محل شده بود.